بازگشت پژمان جمشیدی و سعید آقاخانی و ایرج طهماسب به تلویزیون/ صداوسیما به دنبال اصلاح است؟
احتمالا این خبر را شنیده باشید که قرار است فصل چهارم سریال «زیرخاکی» ساخته شود. سریالی که جلیل سامان سه فصل از آن را در مناسبتهای مختلف روی آنتن تلویزیون فرستاد. سیمافیلم که این روزها سریالهای مختلفی را در دستور کار دارد که در مراحل مختلف تصویب طرح، فیلمنامه و پیشتولید قرار دارند.به همین جهت هم تصمیم گرفته تا دوباره سراغ «زیر خاکی» برود و فصل چهارم آن را بسازد احتمالا کمی قبلتر هم این خبر را شنیدیم که اخباری مبنی بر تقاضای جدی صداوسیما از سعید آقاخانی به گوش میرسد که از این کارگردان خواسته شده تا فصل جدید «نون. خ»را آماده کند تا در نوروز ۱۴۰۳ روی آنتن شبکه یک سیما برود. پیش از این قرار بود که «نون.خ» در یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی ساخته شود، اما فشارها و درخواستهای صداوسیما عامل اصلی بازدارنده این ماجرا بود؛ که در نهایت سعید آقاخانی را وادار به انعقاد قرارداد با صداوسیما کرد.
البته چند روز قبلش یعنی در روزهای ابتدایی شهریور ۱۴۰۲ هم این خبر منتشر شد که در نوروز ۱۴۰۳ فصل جدید مجموعه «مهمونی» با اجرای ایرج طهماسب و هنرنمایی عروسکها و میهمانان جدید، از شبکه نسیم صداوسیما پخش خواهد شد. بر اساس نامهای که از اداره کل بازرگانی صداوسیما در فضای مجازی منتشر شده بود، از مدیران شرکتها، صاحبان صنایع و کانونهای تبلیغاتی برای ارائه درخواست خود به منظور تبلیغات انحصاری این برنامه دعوت کرد، تا جایگاه این تبلیغات را به بالاترین مبلغ پیشنهاد ارائه شده اختصاص دهد!
کمی به قبلتر بازگردیم به خاطر دارید که به صورت غیر رسمی اعلام شد که احتمال بازگشت رضا رشیدپور و محمدرضا گلزار به تلویزیون وجود دارد؟ و بعد از آن خبر چه حواشیای ایجاد شد؟ اینکه یک مجری آمد گفت اگر رشیدپور باشد من استعفا میدهم و کار حتی به فحش و دعوای توییتری هم کشید اما نتیجه نهایی این بود که رشیدپور انصراف داد و اعلام کرد که نمیخواهد به تلویزیو بازگردد. اما صداوسیما در تلاش بود تا هنرمندان را بازگرداند و این اتفاق در حالی رخ داد که پیمان جبلی چندی پیش در گفتگو با خبرنگاران گفته بود صداوسیما اهل باج دادن به کسی نیست و چهرهها اگر هنجارشکنی کنند، جایی در برنامههای تلویزیونی نخواهند داشت. البته طبیعتا آماری که محمدرضا نجارزاده، مدیر گروه اجتماعی شبکه ۳ منتشر کرد هم در این تصمیم مجدد بی تاثیر نبود در گیر و دار بازگشت هنرمندان به تلویزیون، نجارزاده آماری را منتشر کرد و نوشت: «۵ درصد مخاطب برای سیدخندان، معلی ۳۷ درصد، محفل قرآنی ۲۰ درصد، اعجوبهها تا ۳۰ درصد رو زد،خودمونی رجبی ۱۹ درصد.» در واقع با یک جمع و تقسیم ساده به عدد ۱۱۱ میرسیم که تقسیم بر ۵ میشود ۲۲.۲ یعنی یه صورت بالفعل دو درصد از مخاطبان تلویزیون کاهش پیدا کرده است اما به صورت بالقوه آماری در دسترس نیست که در آن زمان تلویزیون چند میلیون مخاطب داشته و الان این میزان به چند میلیون نفر رسیده است.»
کنار رفتن سلبریتیها
کمی به قبلتر بازگردیم در یک بازه زمانی، تعداد زیادی از هنرمندان تلویزیون که مخاطب زیادی داشتند، به هر دلیلی، کنار گذاشته شدند یا خودشان کنار رفتند. این روزها هم دو مجری دیگر ورزشی از تلویزیون جدا شدند و در حال حاضر بهنظر میرسد تلویزیون متوجه این موضوع شده که فقط درحال برنامه سازی برای ۱۰ درصد مخاطب خاص است. به همین خاطر است که چند وقتی است دائما از بازگشت برخی هنرمندان چهره مثل رضا رشید پور، گلزار، ایرج طهماسب و...به تلویزیون سخن میگوید.
یک زمانی تلویزیون میگفت ما سلبریتی نمیخواهیم و با جدیت تمام اصرار داشت که برنامههایش نباید سلبریتی محور باشد و با همین فرمان یک راه جدیدی را شروع کرد راهی که به مرور زمان نه تنها نتوانست مخاطبانش را با خودش همراه کند، بلکه مخاطب را روبه رویش قرار داد و به مرور زمان این بازی تبدیل به یک بازی دو سر باخت شد و در نهایت هم رویه به جایی کشیده شد که جبلی و دیگر مدیران هر کاری که انجام دادند باعث شد به آنها هجمه وارد شود. به عبارتی یک جنگ قدرتی شکل گرفت میان کسانی که با خودیها میخواهند تلویزیون را بگردانند و کسانی که حضور چهرهها در جذب مخاطب برای تلویزیون را موثر میدانستند و اینگونه یک زمین نزاعی شکل گرفت میان تمام کسانی که یک ارتباطی به تلویزیون دارند.
در ابتدا صداوسیما سلبریتیها و تمام مجریانی که هم مهارت کافی در اجرا و هم محبوبیت لازم برای جذب مخاطب را داشتند کنار گذاشت و در مقابل کسانی وارد عرصه اجرا شدند که یا قبلا بازیگر بودند یا استاد ارتباطات یا اگر هم حوزه تخصصیشان اجرا بود به قدری تعداد برنامههای همزمان در حال اجرا در تلویزیون زیاد بود که تمام فرصتشان برای ایجاد خلاقیت و یک حرکت تازه در اجرا را از بین میبردند.
تلویزیون پذیرفت؟
نوروز امسال را به خاطر دارید؟ همزمانی دومناسبتی دینی و ملی یعنی ماه رمضان و عید نوروزی این توقع را در مخاطبان ایجاد کرده بود که مانند گذشته در شبکههای تلویزیونی وفور نعمت باشد؛ یعنی سریالهای زیادی روی آنتن برود اما در نتیجه آن چیزی که دیدیم اصلا قابل قبول نبود و به نظر میرسد حالا تلویزیون کاهش مخاطب خود را به ضورت رسمی پذیرفته و اقداماتی برای ایجاد یک آشتی ملی با تلویزیون انجام داده است.
زمانی مدیران هنری کاهش مخاطبان تلویزیون را پذیرفتند که محمدمهدی اسماعیلی، وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی، چندی قبل و در گفتوگو با ایلنا، اعلام کرد کاهش مخاطبین تلویزیون را پذیرفته است. او کم شدن مخاطب را بیربط به مسائل سیاسی کشور دانست و ماحصل فراگیری شبکههای اجتماعی و افزایش فناوری دانست.
اسماعیلی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه از قول او نقل میشود «صداوسیما بیننده کمی دارد و درحال از دست دادن ببینده خود است» توضیح داد: «در یک کنفراس و همایش علمی که دفتر تحقیقات رسانهای برگزار کرده بود من در مورد چالش رسانههای سنتی، مرسوم و متداولمان با فناوریهای نوین صحبت میکردم. اشاره داشتم درحال حاضر فناوریهای نو آمدهاند و یک بخش مهمی از مخاطبان به شبکههای اجتماعی منتقل شدند.»
صحبتهای اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان میدهد که اسماعیلی، کاهش مخاطب تلویزیون را رسما پذیرفته، اما علت آن را مسائل سیاسی دخیل در کشور نمیداند و عوامل دیگری در این ماجرا دخیل بودهاند.
این اولین باری نیست که مسئولین میپذیرند مخاطبین تلویزیون نسبت به گذشته کمتر شده است. اردیبهشت سال ۱۴۰۱، پیمان جبلی، در نشستی که با هنرمندان داشت، کم شدن مخاطبان صداوسیما را پذیرفت و گفت:«همه ما، چه شما به عنوان هنرمند، چه ما به عنوان مسئولین صداوسیما، باید از خودمان بپرسیم چرا احساس علاقهای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثار که در گذشته با هزینههای کمتر ساخته میشد، ماندگارترند؟ همه ما مقصریم و نمیتوانیم خودمان را تبرئه کنیم.»